به گزارش سراج24؛ در هفته پنجم کتابخوانی پایگاه خبری سراج24 قصد داریم به معرفی کتاب «موشها و آدمها» نوشته جان اشتاین بک بپردازیم.
درباره کتاب
داستان کتاب موش ها و آدم ها در سالهای رکود آمریکا اتفاق میافتد و قسمتی از این کتاب براساس خاطرات نویسنده نوشته شده است. جرج میلتون و لنی اسمال دو دوست هستند که در مزرعه کار میکنند و از این طریق زندگی خود را میگذرانند. این دو دوست ویژگیهای بسیار متفاوتی دارند و آرزوی قدیمی هر دویشان خریدن جایی است که بتوانند در آن خرگوش پرورش دهند.
لنی از دوران کودکی از نوازش چیزهای نرم خوشش میآید و زور زیادی دارد اما خیلی باهوش نیست؛ بههمین دلیل دچار دردسر میشود. او هنگامی که زن پسر ارباب، کرلی، از او میخواهد موهایش را نوازش کند ناخواسته زن میکشد و از ترس فرار میکند. کرلی عصبانی با مردانش سعی دارد لنی را پیدا کند. جرج هم برخلاف قسمش که قرار بود از لنی پشتیبانی کند در این شرایط به گروه پیوسته پیوست و دنبال لنی میگردد. جان اشتاین بک به بهانهی معرفی این دو شخصیت تصویری روشن و واضح از زندگی کارگران فصلی و پارهوقت در مزارع و کشتزارها در دههی ۱۹۳۰ آمریکا برای ما ترسیم میکند، تصویری که در عین شفافیت در تودهای از کسالت و غبار فرورفته است.
کتاب موشها و آدمها برندهی جایزه نوبل ادبیات نیز شده است. نام این داستان از سروده رابرت برنز بر گرفته شده است. سه اثر قوی جان اشتاین بک در اواخر سالهای ۱۹۳۰ بر روی طبقه کارگری کالیفرنیا تمرکز کرده بود: در جنگی مشکوک، موشها و آدمها، و کتابی که توسط خیلیها بهترین اثرش شناخته شد، یعنی خوشههای خشم.
مضامین اصلی داستان
* رویاها
موشها و آدمها تا حد زیادی داستانی درباره ماهیت رویاهای انسان و امیال و نیروهایی است که مانع تحقق خواستههای او میشوند. این انسانها با آرزوهای خود، به زندگی (و آینده)شان معنا میدهند. بدون آرزو و هدف، زندگی به جریانی بیپایان از روزهایی تبدیل میشود که هیچ ارتباط و معنایی ندارند. آرزوی جرج و لنی (مزرعهای کوچک برای خودشان داشته باشند) یکی از بخشهای کلیدی رمان موشها و آدمها است و پنج، شش بخش رمان را به خود اختصاص میدهد. داستان تعریف کردن روزهایی که قرار است در آینده در این مزرعه کوچک بگذرانند، به یکی از سرگرمیهای این دو مرد تبدیل شده است. همیشه جرج راوی میشود و لنی که در شرایط دیگر معمولا حتی مسائل سادهای را فراموش میکند، آن قدر این روایتها را به خوبی به خاطر میآورد که گاهی اوقات صحبتهای جرج را اصلاح میکند.
* تنهایی
علاه بر رویاها، در رمان انسانها تلاش میکنند با هم ارتباط برقرار کنند تا به زندگی معنایی تازه بدهند. تنهایی یکی از مضامین همیشگی رمان است. در آشکارترین سطح تنهایی را وقتی میبینیم که کارگران مزرعه به شهر میروند تا با نوشیدنی و ارضای تمایلات جنسی، تنهایی خود را پر کنند. در این حین، لنی هم به امید پیدا کردن هم صحبتی به اتاق کروکس میرود. کمی بعد همسر کرلی هم به دلیلی مشابه به آن جا میآید. کروکس به لنی میگوید: «اگه کسی رو نداشته باشی دیوونه میشی. مهم نیست طرف چه جور آدمیه، مهم اینه یه هم صحبت داشته باشی.» اسلیم هم در جایی میگوید: «دیدم آدمایی رو که تو مزرعهها تنها هستند. این خوب نیست. این جور آدما دلخوشی ندارند. بعد یه مدتم بدذات میشن.»
جان اشتاینبک با اشاراتی ظریف مضمون تنهایی را به رخ میکشد. برای مثال در مجاورت مزرعه شهری به نام سالیداد وجود دارد که از نظر تلفظ شبیه واژه انگلیسی «سالیتود» به معنی تنهایی است. هم چنین در طول رمان، بقیه افراد از این مساله تعجب میکنند که لنی و جرج با هم سفر میکنند و تنها نیستند.
درباره نویسنده
جان ارنست استاین بک جونیور، (زاده ی ۲۷ فوریه ۱۹۰۲ - درگذشته ی ۲۰ دسامبر ۱۹۶۸) که در منابع فارسی بیشتر با نام جان اشتاین بک شناخته می شود، یکی از شناخته شده ترین و پرخواننده ترین نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. پدر جان، خزانه دار و مادرش آموزگار بود. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استانفورد، در سال ۱۹۲۵ بی آنکه دانشنامه ای دریافت کرده باشد، دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت. در این شهر خبرنگاری کرد و پس از دو سال به کالیفرنیا برگشت. مدتی به عنوان کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوه چین و... به کار پرداخت و به همین سبب با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد. پس از آن، پاسبانی خانه ای را پذیرفت و در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد. زمانی که جهان به سرعت به سمت مدرنیسم پیش می رفت و ادوات جدید کشاورزی جایگزین بیل و گاوآهن می شد، او در اندیشه ی غم و درد و رنج آنان بود. نخستین اثرش جام زرین را در سال ۱۹۲۹ نوشت. نگاه انسان دوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهره ی رنج کشیده ی خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موش ها و آدم ها و خوشه های خشم شد.خوشه های خشم او، در سال ۱۹۳۹ منتشر شد و جایزه ی پولیتزر را از آن خود کرد. اشتاین بک به سبب خلق این آثار، جایزه ی نوبل سال ۱۹۶۲ را برد. از نوشته های دیگر او به چراگاه های آسمان، به خدایی ناشناس، تورتیلافلت، دره دراز، ماه پنهان است، دهکده ی ازیادرفته، کره اسب کهر، شرق بهشت، مروارید و پنجشنبه ی شیرین می توان اشاره کرد.